وبر، عقلانیت و انسان فرهنگی: جایگاه و نقش عقلانیت در شکلگیری ارزشهای فرهنگی
کلمات کلیدی:
عقلانیت, ارزش¬های غایی, روشنگری, انسان فرهنگیچکیده
در این مقاله تلاش داریم تا جایگاه ارزشها و فرهنگ را در تمدت عقلانی مدرن، از دیدگاه وبر مورد ارزیابی قرار دهیم. با وجود تاکید وبر بر عقلانیشدن ابعاد و جنبههای مختلف زندگی روزمره مدرن در جوامع غربی، به ویژه پیامدهای چنین عقلانیتی، یعنی بروکراسی همهگیر و پیشرفتها و سلطه تکنولوژی بر روابط انسانی، اما وبر معتقد است آنچه که نمیتواند عقلانی شود، ارزشهای انسانی و غایی انسان فرهنگی است. از این منظر، عقلانیت توجیه کننده ابزارهایی است که برای دستیابی به یک هدف گسترش یافته است، اما اهداف، و به ویژه اهداف غایی هیچگاه نمیتوانند در دایره چنین عقلانیتی قرار بگیرند. از این رو این ارزشها غیرعقلانی خواهد ماند. ماحصل چنین وضعیتی چنگ ابدی خدایان بر سر همین اهداف و ارزشهای غایی خواهد بود. به این منظور تلاش کردهایم تا در ابتدا ریشههای شکلگیری اندیشه عقلانیت و نسبت آن با ارزشهای غایی را در ایدهآلیسم آلمانی پیگیری کرده و سپس نسبت وبر را با اندیشمندانی همچون نیچه و مارکس که بخش اعظمی از نظریههای خود را در تقابل و تشابه با آنها مطرح کرده است، مشخص کنیم.