واکاوی معیارهای تعیین مرجعیت سیاسی و رهبری دینی در ادیان الهی (اسلام و مسیحیت)
کلمات کلیدی:
ولایت سیاسی, زمامداران دینی, ادیان الهی, اسلام, مسیحیتچکیده
سعادت دنیوی انسان، درگرو مدینه فاضلهای مبتنی بر قوانین کارآمد و متکامل بهویژه در نظامهای حقوقی و سیاسی است؛ امّا عقل و تدبیر بشری بهتنهایی قادر به تدوین چنین قوانینی نیست؛ زیرا لازمه آن اشراف بر همه اقتضائات وجودی انسان است و سرپنجه عقل از رصد بیعیب و نقص این آگاهیها عاجز است. پژوهش پیشرو با روش اسنادی - تحلیلی، روشن مینماید که در اسلام، حاکمیت اصیل و ذاتی از آن خداست و مشروعیتِ هر فرمانی مبتنی بر اراده اوست و این اذن برای انبیا، اوصیا و عالمان دینی هست. از زاویه مسیحیت، ملکوت الهی پیوند تنگاتنگی با ملکوت زمینی دارد، لذا ولایت عیسی مسیح (ع) علاوه بر جانها بر ابدان نیز هست. هرچند که او توفیق چندانی در تحقق اهداف الهی - سیاسی خود نیافت و از طرفی عملکرد کلیسا در قرون وسطی، با رنسانس از هم فروریخت و دیگر مجالی برای ولایت سیاسی عالمان در جهان مسیحیت به وجود نیامد. امّا در دین اسلام، ضرورت هدایت تکوینی و رهبری دینی و احیا و پاسداری از سنت نبوی ایجاب می کند. ولی از نگاه شیعه، مصادیق اولیالامر، دوازده امام معصوم (ع) هستند و ولایتِ عالمان دینی با ویژگیهای معین شده و به نصب عام، در طول ولایت معصومین (ع) میباشد. در این راستا نظریه ولایت فقیه حکومت اسلامی قابلتوجه است که گستره ولایت را در حکومت اسلامی میداند.