رئالیسم انتقادی؛ نقدی بر رئالیسم تجربی
کلمات کلیدی:
رئاليسم انتقادي, رئاليسم تجربي, روي باسكارچکیده
در طول دهههای اخیر، جنبش فلسفی بریتانیایی که با عنوان رئالیسم انتقادی شناخته شده است، تردیدهایی را درباره فلسفه علوم اجتماعی ایجاد کرده است. رئالیسم انتقادی سعی در تلفیق پارادایمها داشته و به دنبال تعریف جدیدی از واقعیت، معرفت و پژوهش است. هدف این مقاله این است که ضمن بررسی مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی دو پارادایم رئالیسم تجربی و رئالیسم انتقادی ، تقابلهای این دو پارادایم را نمایان سازد؛ لذا این نوشتار با بررسی ادعاهای اصلی رئالیسم تجربی در حوزههای سه گانه فوق، به نقد این دیدگاهها از منظر رئالیسم انتقادی، البته با تأکید بر آراء و نظریات روی باسکار خواهد پرداخت.