واکاوی مبانی حقوق بشر در بستر سیاست‌های ایران با محوریت قرآن کریم و مقایسه آن با جهان غرب متمرکز بر منشور سازمان ملل

چکیده

با جهانی شدن مفهوم و موضوع حقوق بشر و تاثیر آان بر روابط بین کشورها و همچنین تحت الشعاع قرار گرفتن سیاست خارجی دولت ها, مطالعه و بررسی حقوق بشر در نظریه های روابط بین الملل مهم و ضروری گردیده است و هیچ گاه همانند امروز در سیاست خارجی، تعاملات دوجانبه و چندجانبه کشورها مطرح نبوده و امنیت ملی کشورها را متأثر نساخته است. اما ملاک تشخیص حق به نسبت فرد و جامعه و بعضاً محیط زندگی و حتی طرز تفکر انسان دارای تفاوت و بعضاً اختلاف در این زمینه می باشد. در این پژوهش، با در نظر گرفتن جهان اسلام و به ویژه ایران و جهان غرب به اثبات مبانی هر یک از این مکاتب پرداخته تا ضمن شناسایی اصول و ریشه های این دو مکتب، اشتراکات و افتراقات آن نیز مشخص گردد. در بررسی ایران پس از بررسی های بعمل آمده در این حوزه به پنج حق مبنایی با عناوین: حق حیات، حق کرامت انسانی، حق آزادی، حق مساوات و برابری و حق تعلیم و تربیت اشاره شد و در بخش دوم تحقیق ضمن بررسی بعمل آمده در حوزه حقوق بشر غربی با محوریت منشور و بررسی اعلامیه جهانی و دو میثاق آن به همراه تدقق در کنوانسیون ها و معاهدات حقوق بشری بین المللی با سرکردگی اروپا و آمریکا همچنین بررسی نظرات اندیشمندان غربی با پنج حق مبنایی مواجه شده که حقی مثل حق صلح و امنیت در منشور سازمان ملل حقی مبنایی و بارزتر بود.