رهیافتی بر متغیرهای مشترک موسیقی و معماری ایرانی مبتنی بر شواهدی از نماهای معماری دوره تاریخی-اجتماعی قاجار
کلمات کلیدی:
هنر, معماری , موسیقی , دوره تاریخی-اجتماعی قاجار, نمای ساختمانچکیده
معماری و موسیقی دو عرصهی هنری اند که توسط انسان خلق و درک میشوند. تمامی هنرها در غایت خود راهی به سوی انتزاع و تجربه میگشایند. با این تعریف میتوان نزدیکیهای بسیاری را بین این دو هنر پیدا کرد چرا که در آفرینش معماری تخیل هنری و صورتهای ذهنی هنرمند توسط عنصر ابهام که از کاربرد نمادهایی از فرمهای عینی در ساختمان بنا به وجود میآید، خود را به مرز تجرید و انتزاع میکشاند، جایی که موسیقی در آن جایگاهی رفیع دارد. هدف این نوشتار بررسی سیر تاریخی و تحولی پیوند مفهومی مشترک میان دو هنر معماری و موسیقی در دورههای تاریخی است که این پیوند و تاثیر به صورت نهفته که نمود هر دوره تاریخی و ویژگیهای مختص آن در بناهای معماری قابل کشف و خوانش میباشد. مسئلهای که در این نوشتار به آن پرداخته شده است، از جمله مهمترین وجوه پیوندی بین این دو هنر است که زمینههای ارتباطی عمیق میان این دو هنر را فراهم میکند و آن ، ملاحظات کاربردی و زیبایی شناسانه این دو هنر است. گویی در حال و هوا و کیفیت فضاهای موسیقی و معماری گذشته چیزی وجود داشته که امروزه تغییر کرده است. روش تحقیق این رساله باتوجه به ماهیت موضوع پژوهش، تحقیقی کمی- کیفی به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی تحت رویکردی تفسیری ـ تاریخی و مقایسه تطبیقی به شناسایی متغییرهای اساسی موجود در نظریات مطرح درباره موسیقی، معماری و پیوندهای مفهومی آنها پرداخته شده است. این پژوهش با رویکرد فرمی و محتوایی در طول دوره تاریخی قاجار به بررسی سه شاخصه ریتم و سرعت، زیر و بمی و بافت در معماری پرداخته شده است. در این پژوهش با نگاه و تحلیل 5 نمونه موردی از بناهای فاخر دوره قاجار و شاخصا در نمای معماری میتوان چنین گفت که آثار در زمینههای هم معماری و هم موسیقی دارای یک زبان غنی و بیان موزون و آهنگین است. هنگامی که نمونههای برجسته از دوره قاجار مورد بررسی قرار گرفت، این مهم کشف و دریافت شد که مفاهیم رایج مانند هماهنگی(هارمونی)؛ تناسبات و ضرباهنگ و ساختار به طور موثر در هر دو رشته استفاده میشود و طراحان را تحت تاثیر قرار میدهد.