نقش فرهنگ در سیاست خارجی ایران و تاثیر آن بر تحولات حقوق بین الملل
کلمات کلیدی:
جهاني شدن, فرهنگ, سياست خارجي, تحولات جهانيچکیده
جهانی شدن در پرتو فناوریهای نوین ارتباطی از اواخر دهه هفتاد میلادی جهان و نظام جهانی را متحول ساخته است. این تحول ابتدا در حوزه اقتصاد اثر نمود و سپس حوزههای دیگر همچون سیاست و فرهنگ را نیز درگیر خود ساخت بطوریکه امروزه به طور فزایندهای در خصوص جایگاه و نقش فرهنگ و تأثیرات آن بر سیاست سخن به میان میآید. فرهنگ را امروزه سیاست نرم نیز مینامند چرا که توانایی تغییر در ترجیحات دیگران و جنس آنها را دارا میباشد و در جهان امروزه جایگاه آن در برابر قدرت سخت (تسلیحات نظامی) بطور فزایندهای در حال افزایش است و عرصه روابط بین المللی و روند تحولات جهانی به شدت درگیر و تحت تأثیر عوامل فرهنگی قرار گرفته است. برای هر یک از کشورها اعتبار بین المللی و نفوذ در میان افکار عمومی ملل مختلف در معنای عام آن دستیابی به قدرت نرم برای هر یک از کشورها از جمله اهداف بنیادی در حوزه سیاست بین الملل میباشد که این مهم در هر یک از این کشورها بسته به جایگاه آن کشور در منطقه، خصوصصیات و امکانات آن کشور و شرایط داخلی و ظرفیتهای فرهنگی هر کشور با روشهای گوناگونی دنبال میشود. از این رو این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی درصدد بررسی جایگاه و نقش و شیوه رویکرد فرهنگ بر سیاست خارجی کشورها و تأثیر آن بر تحولات جهانی کشورها علی الخصوص ایران میباشد. نتایج حاکی است: فرهنگ نقش مهمی در سیاست خارجی ایران ایفا میکند و تأثیرات عمیقی بر تحولات حقوق بینالملل دارد. از تاریخ و تمدن غنی گرفته تا مذهب و زبان، همه این عوامل به شکلگیری و جهتدهی سیاستهای خارجی ایران کمک میکنند. در عین حال، سیاستهای خارجی ایران نیز به نوبه خود بر قوانین و نهادهای بینالمللی تأثیر میگذارند، به ویژه در زمینههایی مانند حقوق بشر، برنامه هستهای، مبارزه با تروریسم و تحریمهای اقتصادی.