تأثیر فرهنگ سیاسی نخبگان بر روند تصمیم‌گیری پرونده هسته‌ای دوره ریاست جمهوری اصلاحات (خاتمی) و عدالت گرایی (احمدی نژاد)

نویسندگان

    احسان يوسفي دانشجوي دکتري مسائل ايران، گروه علوم سياسي- مسائل ايران، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران
    محمد توحيدفام * استاد گروه انديشه سياسي و مسائل ايران، واحد تهران مرکزي، تهران، ايران tohidfam_m@yahoo.com
    کيهان برزگر دانشيار گروه علوم سياسي و روابط بين الملل، واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران

کلمات کلیدی:

فرهنگ سیاسی نخبگان, تحلیل گفتمان, تصمیم‌گیری, پرونده هسته‌ای

چکیده

پروندۀ هسته‌ای ایران در آخرین روزهای سدۀ چهاردهم خورشیدی به یکی از مهم‌ترین و جنجالی‌ترین مسائل سیاست خارجی ایران تبدیل شده و با تمامیت زندگی ایرانیان و موجودیت نظام پیوند یافته است. با عطف توجه به چنین اهمیتی، مقاله حاضر به بررسی تأثیرات فرهنگ سیاسی نخبگانِ تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار در جریان پروندۀ هسته‌ای اختصاص دارد. از آنجا که مجریان مستقیم تصمیمات و سیاست‌ها در طول دو دهه پس از آغاز جنجال این پرونده همواره تغییر کرده‌اند و خصوصیات گفتمانی مختلفی نیز در بین این نخبگان، به‌خصوص در قوۀ مجریه و دستگاه وزارت خارجه، وجود داشته است، بنابراین ضروری است که تأثیرات فرهنگ سیاسی نخبگان بر روند پروندۀ هسته‌ای مستقیماً با تحلیل این گفتمان‌ها و تحولات پروندۀ مزبور در هر یک از مقاطع دو گانۀ اصلاح‌طلبی و نواصول‌گرایی بررسی شود. در این چارچوب، پرسش اصلی پژوهش این است که فرهنگ سیاسی و گفتمان‌های نخبگان سیاسی چگونه بر روند تصمیم‌گیری در پرونده هسته‌ای ایران مؤثر بوده است؟ برای پاسخ بدین پرسش، فرضیه اصلی این بوده است که فرهنگ سیاسی متفاوت نخبگان هم باعث تحول و هم به نوعی باعث ثبات در چارچوب فرهنگ مبتنی بر آموزه‌های رسمی اسلامی در گفتمان‌های هسته‌ای شده است و با تغییر نخبگان سیاست خارجی در هر دوره، تاکتیک‌های پیگیری اهداف ایران در پرونده هسته‌ای نیز تغییر کرده است. نهایتاً یافته‌های تحقیق نشان داده‌اند که روند پروندۀ هسته‌ای مستقیماً زیر سیطرۀ فرهنگ سیاسیِ عمیقاً تاریخی و ریشه‌دار نخبگان ایرانی قرار دارد که در طول سال‌های پس از انقلاب با گفتمان کلان انقلاب و هژمونی آن بر سیاست خارجی ترکیب شده است. چنین ترکیبی نهایتاً موجب اصطحلاک توان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ایران، در سطوح داخلی و خارجی شده است؛ زیرا به نظر می‌رسد که استراتژی اصلیِ متأثر از گفتمان اصلی حاکم بر تداوم وضعیتِ نه حل و نه حل نشدن و حفظ وضع موجود قرار دارد.

دانلودها

دسترسی به دانلود اطلاعات مقدور نیست.

مراجع

Barzegar, K. (2009). The Paradox of Iran's Nuclear Consensus. World Policy Journal, 26(3). https://doi.org/10.1162/wopj.2009.26.3.21

Darvishi, F., & Tazeh Kand Fardi, M. (2008). The Concept of National Interests in the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran (Case Study: Khatami Administration, 1997-2005). International Geopolitical Quarterly(13), 120-136.

Dehghani Firouzabadi, S. J., & Ataei, M. (2015). Discourse Analysis of the Nuclear Policy of Ahmadinejad's Administration: From Hegemony to Decline. Iranian Journal of International Politics Research, 4(1), 22-58.

Devine, J. (2008). Iranian Nuclear Motivations: Domestic and International Interactions. In Z. Soushiant & L. H. Wade (Eds.), Iran in the World: The Nuclear Crisis in Context (pp. 88-105). University of British Columbia.

Ehteshami, A., & Mahjoob, Z. (2008). Iran and the Rise of its Neoconservatives. I. B. Tauris & Co Ltd. https://doi.org/10.5040/9780755609932

Hazeri, A. M., & et al. (2011). The Discourse of Islamic Reformism in Post-Revolutionary Iran. Social Sciences EncyclopediaVL - 3(4).

Hunter, S. (2010). Iran's foreign policy in the post-Soviet era: resisting the new international order. greenwood publishing group. https://doi.org/10.5040/9798400672514

Izadi, R., & Rezaei Panah, A. (2013). Social and Economic Foundations of Transformation in Dominant Political Discourses in the Islamic Republic of Iran. Contemporary Political Studies, 4(4).

Moghadami, M. T. (2011). Laclau and Mouffe's Discourse and Its Critique. Quarterly Journal of Cultural and Social Knowledge, 2(2).

Mohammad Nia, M. (2012). Iran's Foreign Policy: Toward a Constructivist Perspective. The Journal of Political Science, 30(1), 1-40ER -.

Moshirzadeh, H. (2007). Discursive Foundations of Iran s Nuclear Policy. Security Dialogue, 38(4), 521-543. https://doi.org/10.1177/0967010607084999

Rasouli Sani-Abadi, E. (2015). Four Approaches to Foreign Policy Analysis: Case Study of the Eleventh Administration. Quarterly Journal of Foreign Relations, 7(25), 93-120.

Tajik, M. R. (2004). Discourse, Counter-Discourse, and Politics. Institute for Research and Development of Humanities.

Tohidfam, M. (2018). Good Governance and the Social Security System. Scientific and Cultural Publications Institute.

چاپ شده

۱۴۰۴/۰۲/۰۲

ارسال

۱۴۰۳/۰۳/۲۷

بازنگری

۱۴۰۳/۰۶/۲۰

پذیرش

۱۴۰۳/۰۷/۰۸

شماره

نوع مقاله

پژوهشی

ارجاع به مقاله

يوسفي ا. .، توحيدفام م.، و برزگر ک. . (1404). تأثیر فرهنگ سیاسی نخبگان بر روند تصمیم‌گیری پرونده هسته‌ای دوره ریاست جمهوری اصلاحات (خاتمی) و عدالت گرایی (احمدی نژاد). مطالعات سیاسی-اجتماعی تاریخ و فرهنگ ایران، 4(1)، 242-257. https://journalspsich.com/index.php/journalspsich/article/view/269

مقالات مشابه

11-20 از 232

همچنین برای این مقاله می‌توانید شروع جستجوی پیشرفته مقالات مشابه.