بازتاب مناسبات رضاخان با قانون اساسیِ مشروطیت در آثار مورخان رسمی دوره پهلوی
کلمات کلیدی:
تاریخنگاری رسمی, قانون اساسی, انقلاب مشروطه, مشروعیت, رضاشاهچکیده
هدف نهضت مشروطه ایجاد تحول بنیادین در نظام سیاسی ایران و تغییر حکومت استبدادی به حکومت مبتنی بر قانون بود؛ اما رضاخان با کودتای 1299، انقراض سلسلهی قاجار برخلاف قانون اساسی، تبدیل سلطنت نمادین مشروطه به دیکتاتوری مدرن و احیای استبداد از همان ابتدا، اساس این سلسله را بر بحران مشروعیت استوار ساخت. پرسش مقاله حاضر این است که دستگاههای تبلیغاتی (بهویژه مورخین رسمی) حکومت پهلوی برای مشروعیتبخشی به اقدامات سهگانهی رضاخان در زیر پا گذاشتن مشروطه، چه راهکاری در پیش گرفتند؟ یافتههای این مقاله بر پایهی روش عقلانیت انتقادی نشان میدهد که مورخان رسمی برای توجیه اقدامات رضاشاه که برخلاف قانون اساسی صورت گرفته بود، بدون توجه به منطق تحولات تاریخی و درک مناسبات تمدنی، سعی در ناکام نشان دادن انقلاب مشروطه داشتند. آنها از طریق سیاه نمایی از دورهی قاجاریه و ناکام نشان دادن انقلاب مشروطه، روایتی تولید کردند که تصویری منجیانه از رضاشاه به نمایش گذاشته و به اقدامات او مشروعیت میبخشید.