اقتصاد و اجتماع در الهیات سیاسی مدرن
کلمات کلیدی:
اقتصاد, اجتماع , الهیات سیاسی , مدرنیتهچکیده
پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اقتصاد و اجتماع در الهیات سیاسی مدرن انجام شده است. نظریات جامعهشناسی کلاسیک، هر یک از منظری متفاوت، به نوعی فلسفۀ تاریخ سکولاری را تبیین میکنند که با دورۀ مدرن پیوند ذاتی دارد و هدف آن، پیشرفت و ترقی دنیوی است. بنابراین، هستۀ اصلیِ این فلسفۀ تاریخ سکولار ایدۀ ترقی دنیوی است. بنابر منطق مدرنیته، همانطور که نظریات کلاسیک جامعهشناسی بیان میکنند، سکولاریسمِ مدرن، به معنای از میان بردنِ نقش الهیات در تبیین امور اجتماعی، یگانه راهِ رسیدن به ترقی و پیشرفت به معنای مدرن آن است؛ از سوی دیگر، تقید به تبیینهای الهیاتی از جامعه مهمترین مانع پیشرفت و ترقی است. به عبارت دیگر، نگاه مدرن در غرب اساساً با حذف و کنارگذاشتنِ نگاه الهیاتی به جامعه و حضور مظاهر آن در حیات اجتماعی شکل گرفته است. این پژوهش از نوع نظری است و به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده است. و سوال اصلی آن این است که در الهیات سیاسی مدرن، اقتصاد و اجتماع چه جایگاهی دارد؟ مدرنیته یک پایه اقتصادی دارد که به افزایش منابع مالی، روحیه عقلانی و انضباط کاری مربوط است و به نظام سرمایهداری رسیده، در حوزه سیاسی بحث تعیین سرنوشت انسان به دست خودش که در غرب از روند دولت- ملتها شروع شد به جامعه مدنی و بعد به نظام دموکراتیک رسید.