اسپهبدان طبرستان و همگرایی با تمدن اسلامی
کلمات کلیدی:
طبرستان, خلافت عباسی , اسپهبدان, روابط , قرن چهارم هـ.قچکیده
تاریخ تبرستان یا مازندران ، بخشی از گسترۀ سرسبز و درازپیکری که در مابین دریای کاسپی و جبال البرز قرار دارد، در پیوند با تاریخ ایران و اسلام، شاهد تحولات بسیاری بوده است. با وجود پیشروی اعراب مسلمان به بخش اعظم آسیای جنوب غربی، به دلیل موقعیت خاص اقلیمی و ویژگی متمایز اجتماعی، طبرستان در برابر نفوذ نظام سیاسی اسلام و پذیرش فرهنگ و دیانت جدید ایستادگی کرد. یکی از دلائل چنین مقاومتی، وجود دودمانهای حکومتگر مستقلی به نام اسپهبدان بود که فرمانروایان آن، برای بقای اقتدار موروثی خود، در ظاهر، حاکمیت خلیفگان عرب را پذیرا شدند تا زمانی که با ظهور علویان و دیالمه از نفوذشان کاسته شد.
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی و فرایند مناسبات سیاسی بین حکومتهای اسپهبدان طبرستان با خلافت اسلامی طی سده های اول تا چهارم هـ.ق ، بر آن است تا به شیوه تحقیقات توصیفی-تحلیلی ، چیستی و چرائی تعامل و تقابل بین حکام محلی تبرستان و خلفای اموی و عباسی را به بحث بگذارد و به شناخت زوایای پنهان تاریخ محلی این مقطع نائل گردد..
نتیجه تحقیق نشان می دهد که اسپهبدان طبرستان با اعمال سیاستی دوگانه و مصلحت جویانه، برآن بودند تا ساختار دیرینه نظام سیاسی خود و بافت همگون جامعه تابع در طبرستان را از دگردیسی ایمن نگاه داشته و به تداوم وضعیت موجود در طبرستان کمک کنند. اما با ورود نیروهای کنشگر جدید، بخش عمده ای از آنها، عرصه را به بازیگران نوپای میدان سیاست و قدرت در ایران دوره میانه، وانهادند.