تأملی پارادایمی به مفهوم وفاق اجتماعی
کلمات کلیدی:
وفاق اجتماعی, پارادایم, الگو, ساخت, فرایندچکیده
هدف اصلی این مقاله، از تبیین نظری و پارادایمی مفهوم وفاق اجتماعی، ارابه الگویی پارادایمیک برای تحلیل وفاق اجتماعی از تقاطع ساختار، الگو و فرایند میباشد. در این راستا، ابتدا سعی شد مفهوم وفاق اجتماعی، از منظر اندیشمندان کلاسیک و معاصر علوم اجتماعی از قبیل دورکیم، پارسونز و هابرماس از ابعاد ساختی،کارکردی، تضادی و ارتباطی مورد کنکاش قرار گیرد. سپس مفهوم وفاق اجتماعی از ابعاد معرفتشناسی، هستیشناسی و روششناسی و با بهرهگیری رویکردهای انواع پارادایمهای حاکم بر علوم اجتماعی توأم با سیر تحولات نظری آن موردبررسی قرار گرفت تا به پرسش بنیادین بررسی سازههای علوم اجتماعی بر مبنای یک پارادایم خاص یا چند انگارگی پارادایمی ازیکطرف و صفآرایی مکاتب و پارادایمها در مقابل همدیگر و پاسخگویی سازههای اجتماعی در ارتباط با ثبات سیاسی، نظم اجتماعی، پیشبینی پذیری رفتار اجتماعی و تعاملات اجتماعی و... که در آن هرکدام، معضلات نظری و روشی خاص خود را بیان و مفهوم وفاق فارغ از آن نیست، پاسخ لازم داده شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر، توصیفی-تبیینی بوده و ابزار گردآوری دادهها کتابخانهای میباشد.
دانلودها
